بدترین خاطره هام

آخرین مطالب

امکانات وب

اولین روزی که دیدمش 6

چرا نمیتونم فراموشت کنم لعنتی به خاطرت قید همه کس رو زدم فقط کافیه یه بار ببینمت دیگه همه چی رو قیدشو میزنم حتی با وجود اینکه چند روز پیش داشتی با داییم صحبت میکردی ولی بازم دوست دارم

بدترین خاطره هام ...

ما را در سایت بدترین خاطره هام دنبال می کنید

برچسب : اولین روزی که دیدمت,اولین روزی که فهمیدم باردارم,اولین روزی که, شدم,اولین روزی که رقص کشف شد,اولین روزی که زن شدم,اولین روزی که روزه گرفتم,اولین روزی که عزیز دلت شدم,اولین روزی که به مدرسه رفتم,اولین روزی که نماز خواندم,اولین روزی که, نویسنده : 3khatereham13781 بازدید : 15 تاريخ : دوشنبه 3 آبان 1395 ساعت: 21:03

اولین روزی که دیدمش 2

همیشه کارم همین بود فقط به عشقش دعا یا هر چیزی که میشد با پسر خالم هماهنگ میکردم و میرفتم به بهانه دیدن پسر خالم.. ماه ها میگزشت همینطوری و منم کارم همین بود منت همه رو میکشیدم ولی باز میرفتم به خاطر یکی دو ساعت دیدنش اونم یه بار یا دو بار از این سر شهر میرفتم اون سر شهر.....

بدترین خاطره هام ...

ما را در سایت بدترین خاطره هام دنبال می کنید

برچسب : اولین روزی که دیدمت,اولین روزی که روزه گرفتم,اولین روزی که فهمیدم باردارم,اولین روزی که, شدم,اولین روزی که رقص کشف شد,اولین روزی که زن شدم,اولین روزی که عزیز دلت شدم,اولین روزی که به مدرسه رفتم,اولین روزی که نماز خواندم,اولین روزی که, نویسنده : 3khatereham13781 بازدید : 14 تاريخ : پنجشنبه 22 مهر 1395 ساعت: 4:50

اولین روزی که دیدمش 3

هر روز میگزشت همینطور تا اینکه صبرم لبریز شد به عمه ام و خواهرم گفتم که دوستش دارم و هر جوری ‌‌‌شده شمارشو واسم جور کنه یا بهش بده دوست دارم ولی از شانس گندم داییم هم به اون علاقه داشت ولی نشد که نشد به خاطرش خیلی داغون شدم با تیغ همش میکشیدم رو دستم تا یه کم آروم بشم بعدا فهمیدم که داییم و اون از خیلی وقت پیش به هم علاقه داشتن و من شدم یه بدبخت که هیچی بهش نمیرسه جز تیغ و دستم اشکام که شبا میریزن به خاطرش.....

بدترین خاطره هام ...

ما را در سایت بدترین خاطره هام دنبال می کنید

برچسب : اولین روزی که دیدمت,اولین روزی که روزه گرفتم,اولین روزی که فهمیدم باردارم,اولین روزی که, شدم,اولین روزی که رقص کشف شد,اولین روزی که زن شدم,اولین روزی که عزیز دلت شدم,اولین روزی که به مدرسه رفتم,اولین روزی که نماز خواندم,اولین روزی که, نویسنده : 3khatereham13781 بازدید : 18 تاريخ : پنجشنبه 22 مهر 1395 ساعت: 4:50

اولین روزی که دیدمش

اولین روزی که دیدمش و عاشقش شدم 14 سالم بود از اون روز به بعد دیگه همش به اون فکر میکردم همه فکرم شده بود عشقم به خاطرش همه کار میکردم نگاه معصومانه ای داره که با هر نگاه منو میکشت با اون چشمای خوشکل و بزرگش هر سال یه بار میتونستم یه بار ببینم بعضی وقتی دو بار و تمام سعیم رو میکردم تا نه کسی مزاحمش بشه و نه چیزی کمبود اینقدر به فکرش بودم که واسش جونمو میدادم.....

بدترین خاطره هام ...

ما را در سایت بدترین خاطره هام دنبال می کنید

برچسب : اولین روزی که دیدمت,اولین روزی که دیدمت رو یادت مونده,اولین باری که دیدمش, نویسنده : 3khatereham13781 بازدید : 35 تاريخ : پنجشنبه 22 مهر 1395 ساعت: 4:50

اولین روزی که دیدمش 4

بعد از چند روز دیدم عشقم به داییم گفته که من مزاحمش شدم و داییم بهم اس داد که این کارا چیه من اونو دوست دارم و..... منم دیگه تحمل نتونستم بهش فحش دادم و.... بهم گفت به بابام زنگ میزنه گفتم بیا من دم امامزاده هستم اونجا گفت نمیام من با بابات کار دارم نه تو و..... خیلی حالم بد بود رفتم خونه هر چی صبر کردم دیدم نیومد و دیگه خبری نشد منم هیچی حالیم نبود بعد از چند وقت دوباره رفتم سراغش اینبار عشقم به آبجیم گفت اگه یه بار دیگه مزاحمش بشم به مامانم میگه و.... از بس حالم بد بود دو سه بار فکر خودکشی زد به سرم حتی آماده شده بودم که عمه ام جلوم رو گرفت و نزاشت گفت که به با بدترین خاطره هام ...ادامه مطلب

ما را در سایت بدترین خاطره هام دنبال می کنید

برچسب : اولین روزی که دیدمت,اولین روزی که روزه گرفتم,اولین روزی که فهمیدم باردارم,اولین روزی که, شدم,اولین روزی که رقص کشف شد,اولین روزی که زن شدم,اولین روزی که عزیز دلت شدم,اولین روزی که به مدرسه رفتم,اولین روزی که نماز خواندم,اولین روزی که, نویسنده : 3khatereham13781 بازدید : 19 تاريخ : پنجشنبه 22 مهر 1395 ساعت: 4:49

اولین روزی که دیدمش 5

امشب آخرین شبی بود که دیدمش الان 17 سالمه شب آخر محرم و دیگه نمیتونم ببینمش الان دیگه نه عشق اولم نه عشق دومم شدم دیگه تنهای تنها شدم هر دوتامون رو دیدم خیلی خوشحال بودن قبلا روم خیلی حساس بود حتی وقتی میرفت بیرون هم ازم اجازه می رفت ولی الان نه جلوش سیگار میکشیدم حتی نگاهمم نمیکرد نه اس ام اس هیچی. الان دیگه نه داییم نه پسر خالم هیچکدام خبر نداره که من به عشق اولم دل بستم الان رابطم با داییم خیلی خوبه نمیخوام دیگه جنگ و دعوا راه بیفته نمیخوام عشقم به خاطرم ناراحت بشه بزار خوش باشه منم همینطور با خاطراتش زندگیم میکنم...... بدترین خاطره هام ...ادامه مطلب

ما را در سایت بدترین خاطره هام دنبال می کنید

برچسب : اولین روزی که دیدمت,اولین روزی که روزه گرفتم,اولین روزی که فهمیدم باردارم,اولین روزی که, شدم,اولین روزی که رقص کشف شد,اولین روزی که زن شدم,اولین روزی که عزیز دلت شدم,اولین روزی که به مدرسه رفتم,اولین روزی که نماز خواندم,اولین روزی که, نویسنده : 3khatereham13781 بازدید : 19 تاريخ : پنجشنبه 22 مهر 1395 ساعت: 4:49